Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-05@09:42:39 GMT

خاک‌های نرم کوشک، برنسی را شرح می‌دهند

تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۶۶۸۵۶۸

خاک‌های نرم کوشک، برنسی را شرح می‌دهند

عبدالحسین برنسی، شهیدی است که خاطرات بسیاری از او برجای مانده که هر کدام از آنها، چراغی را در زندگی نشان می‌دهد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، او کسی بود که همرزمانش، همراهانش بودند. چیزی که از گفته یکی از آنها پیدا است: «بیخود نیست که این حاجی، اگر شب عملیات به نیروها بگوید بمیر، می میرند». «خاک‌های نرم کوشک»، بر این گفته‌ها صحه می‌گذارد، کتابی که در مهرماه سال 1387 به چاپ رسیده و خاطرات و زندگانی شهید عبدالحسین برنسی را از زبان خانواده و همرزمانش بیان می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عبدالحسین که در جوانی، به بنایی و درس طلبگی مشغول بود، پس از پشت سر گذاشتن مبارزات خود در روزگار انقلاب ایران، مبارزه را در میدان نبرد تحمیلی شروع کرد، تا اینکه در بیست و سومین روز از اسفندماه سال 1363 در سن چهل و دو سالگی، در عملیات بدر به شهادت رسید و پیکرش پس از گذشت ۲۷ سال، در شرق دجله به همراه دوازده شهید دیگر کشف شد.

با این حال، مقام معظم رهبری در مورد این کتاب که نوشته سعید عاکف است و به زبان عربی، فرانسه و انگلیسی ترجمه شده، مطالبی را بیان کرده‌اند که بخشی از آن را باهم می‌خوانیم: «الان چند سالی است که کتاب‌هایی درباره‌ سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و می‌نویسند و بنده هم مشتری این کتاب‌هایم و می‌خوانم. با این‌که بعضی از این‌ها را من خودم از نزدیک می‌شناختم و آنچه را هم که نوشته، روایت‌های صادقانه است- این هم حالا آدم می‌تواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغه‌آمیز است و کدام صادقانه است- بسیار تکان‌دهنده است. آدم می‌بیند این شخصیت‌های برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمده‌اند. این اوستا عبدالحسین بُرُنسی، یک جوان مشهدی بنّا که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشته‌اند و من توصیه می‌کنم و واقعاً دوست می‌دارم شماها بخوانید. من می‌ترسم این کتاب‌ها اصلاً دست شماها نرسد. اسم این کتاب «خاک‌های نرم کوشک» است؛ قشنگ هم نوشته شده».

برای آشنایی بیشتر با این کتاب، بخشی از آن را که از سید کاظم حسینی، همرزم شهید نقل شده، مطالعه می کنیم:

«آن شب، شستن ظرف‌ها به عهده حاجی بود. هر چند شب یک‌بار، نوبتش می‌شد. یک سره این طرف و آن طرف می‌دوید، شناسایی، تحویل گرفتن نیرو و ترخیصشان. دائم به خط می‌رفت و هزار کار و گرفتاری داشت، ولی یک دفعه هم نشد مأموریت شهرداری‌اش را بدهد به دیگری. غذا که خوردیم، ظرف‌ها را جمع کردیم. حاجی شروع کرد به تمیز کردن سفره، ظرف‌ها کنارش بود.

یکی از بچه‌ها خواست به حساب خودش، تیزبازی در آورد. آهسته بلند شد، روی سر پنجه پاهایش آمد پشت سر حاجی، با احتیاط خم شد ظرف‌ها را برداشت و بی سر و صدا زد بیرون. فکر کرد حاجی ندیدش. دید، اما خودش را زد به آن راه. می‌دانستم جلویش را نمی‌گیرد. بزرگ‌تر از این حرف‌ها بود که میان جمع بزند توی ذوق کسی. زود سفره را جمع کرد و سریع رفت بیرون.

کسی که ظرف‌ها را برده بود، نشسته بود پای شیر آب. خواست شروع کند به شستن. حاجی از پشت سر، شانه‌هایش را گرفت، بلندش کرد، صورتش را بوسید و گفت: تا همینجا که کمک کردی و ظرف‌ها را آوردی، دستت درد نکند، بقیه‌اش با خودم. جواب داد: حاج آقا دیگه تو حالمان نزن، حالا که آستین ها را زدیم بالا. حاجی، آستین‌هایش را کشید پایین و گفت: نه حاج آقا شما برو، برو دنبال کارهای خودت.

اما او با اصرار گفت: حالا این دفعه را نزن تو پَرِمان. اصرارش فایده‌ای نداشت، کوتاه هم نمی‌آمد. از او پیله‌تر، حاجی بود. آخرش گفت: شما می‌خواهی اجر این کار را از من بگیری؟ این کار، اجرش از آن شناسایی من بیشتر است. درست است که من فرمانده گردان هستم، اما اگر بروم دنبال کارها، آن وقت ظرفم را یکی بشوید و لباسم را یکی دیگر. این که نشد فرماندهی که! بالاخره برگشت. وقتی آمد گفت: بیخود نیست که این حاجی، اگر شب عملیات به نیروها بگوید بمیر، می میرند».

منبع: ایمنا

کلیدواژه: ادبیات پایداری کتابخوانی اصفهان شهردار اصفهان ریاست جمهوری ورزشگاه نقش جهان فناوری های نوین مدیریت شهری اصفهان فردا زاینده رود کشاورزی حمل و نقل عمومي

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۶۶۸۵۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عبور از زمین کشاورزی برای رسیدن به منزل/ جاده‌ای با ۸ ماه بلاتکلیفی در بجنورد+ فیلم

جاده بجنورد به کلاته حاجی‌بیگلر بیش از هشت ماه است که به بهانه ترمیم مسدود است و مردم مجبورند از زمین‌های کشاورزی به منزل خود برسند و بارش باران این وضعیت را وخیم‌تر می‌کند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسان‌شمالی،
جاده بجنورد به کلاته حاجی‌بیگلر بیش از هشت ماه به بهانه ترمیم و بالا بردن سطح جاده مسدود شده است.

طی این مدت اهالی مجبور به عبور از زمین‌های کشاورزی برای رفتن به خانه خود بوده‌اند و تاکنون با وجود وعده‌های مختلف این جاده به بازگشایی نرسیده است.

بارش باران و پنجشنبه‌های پرترافیک برای رفتن به پارک جاوید نیز بر زحمت و درد اهالی این محله در حاشیه شهر می‌افزاید.

کد خبر 750443

دیگر خبرها

  • علیان و حاجی پور در سومین مرحله اردوی انتخابی تیم ملی آب‌های آرام
  • «کارت هوشمند حج»؛ فناوری جدید عربستان برای حجاج
  • حاجی‌پور: فوتبال ‌خوزستان‌ تاوان بی‌تدبیری را می‌دهد
  • «باغ حاجی» از بیم تخریب تا امید آبادانی
  • فیلم | انسداد تونل راهدار فداکار محور بندرعباس حاجی آباد
  • عبور از زمین کشاورزی برای رسیدن به منزل/ جاده‌ای با ۸ ماه بلاتکلیفی در بجنورد+ فیلم
  • گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان حاجی رحیمی، زاهدی و حجازی در شهرستان بن
  • نماز جمعه شهرستان‌ها
  • حاجی‌بگلو: قانون شوراها باید اصلاح شود
  • کار ترانشه حاجی آباد به دستگاه قضا رسید